معنی فارسی a heartbeat away from
B1به معنای بسیار نزدیک بودن به یک حالت یا وقوع یک رویداد.
Very close to a situation or event occurring.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در آستانه انجام یک اشتباه بزرگ بود.
مثال:
She was a heartbeat away from making a big mistake.
معنی(example):
تیم در آستانه برنده شدن در قهرمانی بود.
مثال:
The team was a heartbeat away from winning the championship.
معنی فارسی کلمه a heartbeat away from
:
به معنای بسیار نزدیک بودن به یک حالت یا وقوع یک رویداد.