معنی فارسی ahead of time
B2به معنای انجام کاری پیش از زمان مقرر یا مشخص است.
To do something before the scheduled time.
- IDIOM
example
معنی(example):
همیشه خوب است که از قبل برنامهریزی کنید.
مثال:
It's always good to plan ahead of time.
معنی(example):
او درخواست خود را زودتر از موعد مقرر ارسال کرد تا از هرگونه مشکلی در دقیقه آخر جلوگیری کند.
مثال:
She submitted her application ahead of time to avoid any last-minute issues.
معنی فارسی کلمه ahead of time
:
به معنای انجام کاری پیش از زمان مقرر یا مشخص است.