معنی فارسی aberrate
B2انحراف کردن از مسیر اصلی یا شرایط عادی، به معنای خروج از قواعد یا رایجها.
To deviate from the normal or usual path.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمند سعی کرد از دستورالعملهای تعیینشده انحراف نکند.
مثال:
The scientist tried not to aberrate from the established guidelines.
معنی(example):
اگر از موضوع اصلی انحراف کنید، ممکن است مخاطبان خود را گیج کنید.
مثال:
If you aberrate from the main topic, you may confuse your audience.
معنی فارسی کلمه aberrate
:
انحراف کردن از مسیر اصلی یا شرایط عادی، به معنای خروج از قواعد یا رایجها.