معنی فارسی abhorrence

C1

حس نفرت و عدم تحمل شدید نسبت به چیزی.

A feeling of strong disgust or hatred.

example
معنی(example):

نفرت او از خشونت به خوبی شناخته شده است.

مثال:

His abhorrence of cruelty is well known.

معنی(example):

وقتی خبر منتشر شد، احساس تنفر در میان مردم وجود داشت.

مثال:

There was a sense of abhorrence among the crowd when the news broke.

معنی فارسی کلمه abhorrence

: معنی abhorrence به فارسی

حس نفرت و عدم تحمل شدید نسبت به چیزی.