معنی فارسی abidal
B2بازیکن فوتبال شناخته شده برای مهارتهای رهبری.
A well-known football player recognized for leadership skills.
- NOUN
example
معنی(example):
ابیدال به خاطر رهبریاش در زمین مشهور است.
مثال:
Abidal is known for his leadership on the field.
معنی(example):
در مسابقه، ابیدال یک بازی چشمگیر انجام داد.
مثال:
In the match, Abidal made an impressive play.
معنی فارسی کلمه abidal
:
بازیکن فوتبال شناخته شده برای مهارتهای رهبری.