معنی فارسی abirritate
B1کاهش تحریک، به معنای کم کردن یا تسکین دادن به تحریک.
To alleviate or reduce irritation.
- VERB
example
معنی(example):
این دارو به کاهش التهاب کمک کرد.
مثال:
The medication helped to abirritate the inflammation.
معنی(example):
پزشکان هدفشان کاهش تحریک ناحیه آسیبدیده است.
مثال:
Doctors aim to abirritate the affected area.
معنی فارسی کلمه abirritate
:
کاهش تحریک، به معنای کم کردن یا تسکین دادن به تحریک.