معنی فارسی abjunction
B1ابجنگشن، اتصال یا پیوند بین دو عنصر یا مسیر.
The act of connecting or joining two points or paths.
- NOUN
example
معنی(example):
پیوند دو راه به ایجاد یک میانبر منجر شد.
مثال:
The abjunction of two paths created a shortcut.
معنی(example):
یک ابجنگشن میتواند به پیوندی بین دو عنصر اشاره کند.
مثال:
An abjunction can refer to a connection between two elements.
معنی فارسی کلمه abjunction
:
ابجنگشن، اتصال یا پیوند بین دو عنصر یا مسیر.