معنی فارسی abjuration
B2انصراف، به معنی کنار گذاشتن یا رد کردن یک عقیده یا باور، به ویژه به طور رسمی و قانونی.
The formal rejection of a belief, cause, or claim.
- NOUN
example
معنی(example):
او از باورهای قبلی خود ابراز انصراف کرد.
مثال:
He made an abjuration of his previous beliefs.
معنی(example):
ابراز انصراف به صورت رسمی و در مقابل قاضی انجام شد.
مثال:
The abjuration was formal and took place in front of a judge.
معنی فارسی کلمه abjuration
:
انصراف، به معنی کنار گذاشتن یا رد کردن یک عقیده یا باور، به ویژه به طور رسمی و قانونی.
