معنی فارسی ablatival
C1ابلاسی، صفتی است که به حالتهای اسمی یا فعلی اشاره دارد که نشاندهنده جدایی و دوری از یک مکان یا شیء است.
Relating to a grammatical case expressing separation or movement away from something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیت ابلاسی نشاندهنده رابطه جدایی در زبان لاتین است.
مثال:
The ablatival case shows the relationship of separation in Latin.
معنی(example):
در برخی زبانها، شکل ابلاسی برای نشان دادن حرکت به دور از چیزی استفاده میشود.
مثال:
In some languages, an ablatival form is used to indicate movement away from something.
معنی فارسی کلمه ablatival
:
ابلاسی، صفتی است که به حالتهای اسمی یا فعلی اشاره دارد که نشاندهنده جدایی و دوری از یک مکان یا شیء است.