معنی فارسی ablatively

B2

به صورت ابلاسی، اصطلاحی است که در گرامر به کار می‌رود و به رابطه یا جدایی اشاره دارد.

In a manner relating to the ablative case, often indicating separation or movement away.

example
معنی(example):

این کلمه در این زمینه گرامری به صورت ابلاسی استفاده می‌شود.

مثال:

The word is used ablatively in this grammatical context.

معنی(example):

او مفهوم را به صورت ابلاسی توضیح داد و بر جدایی موجود تأکید کرد.

مثال:

He explained the concept ablatively, emphasizing the separation involved.

معنی فارسی کلمه ablatively

: معنی ablatively به فارسی

به صورت ابلاسی، اصطلاحی است که در گرامر به کار می‌رود و به رابطه یا جدایی اشاره دارد.