معنی فارسی abmho
B1واحدی برای اندازهگیری رسانایی الکتریکی، معادل یک معکوس اهم.
A unit of electrical conductance equal to the reciprocal of an ohm.
- NOUN
example
معنی(example):
یک آبمو، واحدی برای رسانایی الکتریکی است.
مثال:
An abmho is a unit of electrical conductance.
معنی(example):
دستگاههای الکتریکی بر اساس اهم و آبموها درجهبندی میشوند.
مثال:
Electrical devices are rated in ohms and abmhos.
معنی فارسی کلمه abmho
:
واحدی برای اندازهگیری رسانایی الکتریکی، معادل یک معکوس اهم.