معنی فارسی abnormalised
B2غیرعادی شده، به وضعیتی اطلاق میشود که اطلاعات یا دادهها به گونهای تغییر یافتهاند که الگوهای غیرعادی یا نابهنجار را نشان دهند.
Changed in a way that reflects abnormal or deviant patterns in data or information.
- VERB
example
معنی(example):
نتایج برای وضوح در گزارش غیرعادی شدهاند.
مثال:
The results were abnormalised for clarity in the report.
معنی(example):
دادهها باید غیرعادی شوند تا شرایط واقعی را منعکس کنند.
مثال:
Data should be abnormalised to reflect true conditions.
معنی فارسی کلمه abnormalised
:
غیرعادی شده، به وضعیتی اطلاق میشود که اطلاعات یا دادهها به گونهای تغییر یافتهاند که الگوهای غیرعادی یا نابهنجار را نشان دهند.