معنی فارسی abomine
B1نفرت داشتن از چیزی یا ابراز شدید نارضایتی.
To regard with extreme aversion or loathing.
- VERB
example
معنی(example):
نفرت از چیزی یعنی ابراز نارضایتی شدید.
مثال:
To abomine something is to express strong dislike.
معنی(example):
او شروع به نفرت از ایده نقل مکان به یک شهر جدید کرد.
مثال:
She began to abomine the idea of moving to a new city.
معنی فارسی کلمه abomine
:
نفرت داشتن از چیزی یا ابراز شدید نارضایتی.