معنی فارسی abongo
A2فریاد شادی و شادمانی، معمولاً در روزهای خوب و جشنها.
An exclamation of joy, often used in celebratory contexts.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
کودکان دستهایشان را زدند و فریاد 'آبونگو!' زدند تا جشن بگیرند.
مثال:
The children clapped their hands and shouted 'abongo!' to celebrate.
معنی(example):
او بعد از پیروزی در بازی فریاد 'آبونگو' زد.
مثال:
He exclaimed 'abongo' after winning the game.
معنی فارسی کلمه abongo
:
فریاد شادی و شادمانی، معمولاً در روزهای خوب و جشنها.