معنی فارسی abrupter

B2

شخص یا چیزی که رفتار یا واکنشی ناگهانی و تند دارد.

Referring to someone or something that behaves in a sudden or curt manner.

example
معنی(example):

تن صدای او ناگهان از آنچه انتظار داشتم، تندتر بود.

مثال:

Her tone was abrupter than I expected.

معنی(example):

تغییر در برنامه‌ها ناگهان‌تر از آنچه پیش‌بینی کرده بودیم، بود.

مثال:

The change in plans was abrupter than we anticipated.

معنی فارسی کلمه abrupter

: معنی abrupter به فارسی

شخص یا چیزی که رفتار یا واکنشی ناگهانی و تند دارد.