معنی فارسی abstrude

B1

تحمیل کردن، به معنای وارد کردن نظری بدون دعوت.

To force or impose something on others.

example
معنی(example):

او تمایل داشت نظراتش را بدون اینکه پرسیده شود بیان کند.

مثال:

He tended to abstrude his opinions without being asked.

معنی(example):

نظرات اجباری گاهی می‌تواند به سو تفاهم‌ها منجر شود.

مثال:

Abstrude comments can sometimes lead to misunderstandings.

معنی فارسی کلمه abstrude

: معنی abstrude به فارسی

تحمیل کردن، به معنای وارد کردن نظری بدون دعوت.