معنی فارسی aburton
B1ابورتن، کلمهای که ممکن است در بازیها یا استراتژیها به کار رود.
A term used potentially in gaming or strategy contexts, indicating a challenging aspect.
- NOUN
example
معنی(example):
ابورتن جنبهای چالشبرانگیز از بازی بود.
مثال:
The aburton was a challenging aspect of the game.
معنی(example):
بسیاری از بازیکنان با ابورتن استراتژی مبارزه کردند.
مثال:
Many players struggled with the aburton of the strategy.
معنی فارسی کلمه aburton
:
ابورتن، کلمهای که ممکن است در بازیها یا استراتژیها به کار رود.