معنی فارسی abusage
B1سوء استفاده، استفاده نادرست یا غیر مجاز از حقوق یا امتیازات.
The act of using something in a harmful or improper way.
- NOUN
example
معنی(example):
سوء استفاده از امتیازها به ایجاد قوانین سخت منجر شد.
مثال:
The abusage of privileges led to strict regulations.
معنی(example):
سوء استفاده معمولاً در سازمانها مجازات میشود.
مثال:
Abusage is often punished in organizations.
معنی فارسی کلمه abusage
:
سوء استفاده، استفاده نادرست یا غیر مجاز از حقوق یا امتیازات.