معنی فارسی accelerable
B2قابل شتابدهی، توصیف چیزی است که میتواند بهبود یا تسریع یابد.
Describing something that can be improved or expedited.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نرمافزار جدید قابلیت شتابدهی دارد که امکان پردازش سریعتر را فراهم میکند.
مثال:
The new software is accelerable, allowing for faster processing.
معنی(example):
فقط کارهای قابل شتابدهی میتوانند برای توجه فوری در اولویت قرار بگیرند.
مثال:
Only accelerable tasks can be prioritized for immediate attention.
معنی فارسی کلمه accelerable
:
قابل شتابدهی، توصیف چیزی است که میتواند بهبود یا تسریع یابد.