معنی فارسی acceleratingly
B2بهطور شتابان، توصیف بهبود یا تغییرات سریع در یک فرآیند.
Describing a process that is changing or improving rapidly.
- ADVERB
example
معنی(example):
این روند بهسرعت در حال تغییر دینامیکهای بازار است.
مثال:
The trend is acceleratingly changing the market dynamics.
معنی(example):
این فناوری هر سال بهسرعت در حال پیشرفت است.
مثال:
The technology is advancing acceleratingly every year.
معنی فارسی کلمه acceleratingly
:
بهطور شتابان، توصیف بهبود یا تغییرات سریع در یک فرآیند.