معنی فارسی accidentalness
B1تصادفی بودن، حالتی که یک رویداد یا پدیده به صورت تصادفی و غیرقابل پیشبینی رخ میدهد.
The state of being accidental; the characteristic of happening by chance.
- NOUN
example
معنی(example):
تصادفی بودن ملاقات آنها به دوستی مادامالعمر انجامید.
مثال:
The accidentalness of their meeting led to a lifelong friendship.
معنی(example):
او درباره تصادفی بودن رویدادهای زندگی تأمل کرد.
مثال:
He pondered over the accidentalness of life events.
معنی فارسی کلمه accidentalness
:
تصادفی بودن، حالتی که یک رویداد یا پدیده به صورت تصادفی و غیرقابل پیشبینی رخ میدهد.