معنی فارسی acclimatement

B1

اکلیماسیون، فرآیند سازگاری بدن با شرایط جدید.

The state of adjusting to a new climate or environment.

example
معنی(example):

اکلیماسیون می‌تواند چندین روز در ارتفاعات بالا طول بکشد.

مثال:

Acclimatement can take several days in high altitudes.

معنی(example):

اکلیماسیون صحیح برای کوهنوردان ضروری است.

مثال:

Proper acclimatement is essential for mountain climbers.

معنی فارسی کلمه acclimatement

: معنی acclimatement به فارسی

اکلیماسیون، فرآیند سازگاری بدن با شرایط جدید.