معنی فارسی acclimatisable
B1قابلیت سازگاری، اشاره به توانایی سازگاری با شرایط جدید.
Capable of being acclimatized.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گیاهان نسبت به سایرین بیشتر قابلیت سازگاری دارند.
مثال:
Some plants are more acclimatisable than others.
معنی(example):
این گونه به راحتی قابلیت سازگاری دارد.
مثال:
This species is known for being easily acclimatisable.
معنی فارسی کلمه acclimatisable
:
قابلیت سازگاری، اشاره به توانایی سازگاری با شرایط جدید.