معنی فارسی acclimatation
B1اکلیماسیون، فرآیند عادت کردن به شرایط زیستمحیطی جدید.
The process of adjusting to a new climate or environment.
- NOUN
example
معنی(example):
اکلیماسیون به مردم کمک میکند تا به محیطهای جدید عادت کنند.
مثال:
Acclimatation helps people adjust to new environments.
معنی(example):
فرایند اکلیماسیون برای مسافران مهم است.
مثال:
The process of acclimatation is important for travelers.
معنی فارسی کلمه acclimatation
:
اکلیماسیون، فرآیند عادت کردن به شرایط زیستمحیطی جدید.