معنی فارسی accommodativeness
B2وضعیتی که در آن افراد یا خدمات به راحتی با خواسته‌ها و نیازهای دیگران وفق داده می‌شوند.
The quality of being accommodating; the ability to adjust to others' needs.
- NOUN
example
معنی(example):
سازگاری او توسط تمام تیم تحسین شد.
مثال:
Her accommodativeness was praised by the entire team.
معنی(example):
سازگاری در خدمات مشتریان بسیار مهم است.
مثال:
Accommodativeness is key in customer service.
معنی فارسی کلمه accommodativeness
:
وضعیتی که در آن افراد یا خدمات به راحتی با خواسته‌ها و نیازهای دیگران وفق داده می‌شوند.
