معنی فارسی accommodational
B2مربوط به ویژگی یا خدماتی که در راستای ارائه راحتی و رضایت به افراد ارائه می‌شود.
Relating to accommodation; providing facilities or services for guests or users.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هتل گزینه‌های اقامتی برای همه بودجه‌ها ارائه کرد.
مثال:
The hotel offered accommodational options for all budgets.
معنی(example):
خدمات اقامتی آن‌ها فراتر از انتظارات ما بود.
مثال:
Their accommodational services exceeded our expectations.
معنی فارسی کلمه accommodational
:
مربوط به ویژگی یا خدماتی که در راستای ارائه راحتی و رضایت به افراد ارائه می‌شود.
