معنی فارسی accompletive

B1

تکمیل‌گر، نشانه یا ساختاری در زبان‌شناسی که نشان‌دهنده اتمام یک عمل در زمان خاص است.

An aspect or form in linguistics that indicates the completion of an action.

example
معنی(example):

ساختار تکمیل‌گر نشان‌دهنده این است که یک عمل به پایان رسیده است.

مثال:

An accompletive structure signifies that an action is finished.

معنی(example):

او دریافت که شکل تکمیل‌گر فعل دشوار است که به تسلط درآید.

مثال:

She found the accompletive form of the verb difficult to master.

معنی فارسی کلمه accompletive

: معنی accompletive به فارسی

تکمیل‌گر، نشانه یا ساختاری در زبان‌شناسی که نشان‌دهنده اتمام یک عمل در زمان خاص است.