معنی فارسی accountantship

B1

حسابداری، حرفه‌ای که به ثبت و تجزیه و تحلیل داده‌های مالی مربوط می‌شود.

The profession of being an accountant.

example
معنی(example):

او در حال پیگیری یک حرفه در حسابداری است.

مثال:

She is pursuing a career in accountantship.

معنی(example):

حسابداری نیاز به مهارت‌های تحلیلی قوی دارد.

مثال:

Accountantship requires strong analytical skills.

معنی فارسی کلمه accountantship

: معنی accountantship به فارسی

حسابداری، حرفه‌ای که به ثبت و تجزیه و تحلیل داده‌های مالی مربوط می‌شود.