معنی فارسی accountableness
B2مسئولیتپذیری، یعنی توانایی پاسخ دادن به مسئولیتهای خود.
The quality of being answerable for one's actions; accountability.
- NOUN
example
معنی(example):
مسئولیتپذیری در یک تیم برای موفقیت ضروری است.
مثال:
Accountableness is essential in a team setting for success.
معنی(example):
مسئولیتپذیری او احترام همکاران را جلب کرد.
مثال:
Her accountableness earned her respect among colleagues.
معنی فارسی کلمه accountableness
:
مسئولیتپذیری، یعنی توانایی پاسخ دادن به مسئولیتهای خود.