معنی فارسی accretion

B2

افزودن تدریجی مواد، به ویژه در زمینه‌ علوم زمین‌شناسی و فیزیک.

The process of growth or increase, typically by the gradual accumulation of additional layers or matter.

example
معنی(example):

جمع‌آوری گرد و غبار می‌تواند برای دستگاه‌های الکترونیکی مضر باشد.

مثال:

The accretion of dust can be harmful to electronic devices.

معنی(example):

جمع‌آوری یک فرآیند است که به تشکیل سیارات کمک می‌کند.

مثال:

Accretion is a process that contributes to the formation of planets.

معنی فارسی کلمه accretion

: معنی accretion به فارسی

افزودن تدریجی مواد، به ویژه در زمینه‌ علوم زمین‌شناسی و فیزیک.