معنی فارسی actifier

B1

فعال‌کننده، شخص یا ابزاری که اقدام به عمل‌درآوردن ایده‌ها یا تغییرات می‌کند.

A person or tool that brings ideas or plans into action.

example
معنی(example):

یک فعال‌کننده برای تبدیل نظریه‌ها به عمل ضروری است.

مثال:

An actifier is essential for turning theories into practice.

معنی(example):

به عنوان یک فعال‌کننده، او در پیاده‌سازی تغییرات کمک کرد.

مثال:

As an actifier, she helped implement the changes.

معنی فارسی کلمه actifier

: معنی actifier به فارسی

فعال‌کننده، شخص یا ابزاری که اقدام به عمل‌درآوردن ایده‌ها یا تغییرات می‌کند.