معنی فارسی actinally
B1به طور عملی، در یک روش عملی و مؤثر.
In a practical or operational manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله بهطور عملی و کارآمد نزدیک شد.
مثال:
She approached the problem actinally and efficiently.
معنی(example):
تیم به طور عملی برای رعایت مهلت کار کرد.
مثال:
The team worked actinally to meet the deadline.
معنی فارسی کلمه actinally
:
به طور عملی، در یک روش عملی و مؤثر.