معنی فارسی actinal

B2

مرتبط با عمل یا نقش‌های عملی، به‌ویژه در زمینه‌های علمی.

Pertaining to action or practical roles, especially in scientific contexts.

example
معنی(example):

نیروهای عملی به شدت بر آزمایش تأثیر گذاشتند.

مثال:

The actinal forces influenced the experiment greatly.

معنی(example):

ما در کلاس فیزیک‌مان درباره دینامیک عملی صحبت کردیم.

مثال:

We discussed actinal dynamics in our physics class.

معنی فارسی کلمه actinal

: معنی actinal به فارسی

مرتبط با عمل یا نقش‌های عملی، به‌ویژه در زمینه‌های علمی.