معنی فارسی actionary
B2به معنای متمایل به ایستایی یا مخالفت با تغییرات، به ویژه در زمینه سیاسی.
Opposing political or social progress.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گروه در رویکردش به تغییرات سیاستی به عنوان عملگرا در نظر گرفته میشود.
مثال:
The group is considered actionary in its approach to policy changes.
معنی(example):
تاکتیکهای عملگرایانه آنها با اصلاحات پیشرو مخالفت کردند.
مثال:
Their actionary tactics resisted progressive reforms.
معنی فارسی کلمه actionary
:
به معنای متمایل به ایستایی یا مخالفت با تغییرات، به ویژه در زمینه سیاسی.