معنی فارسی actiones
B1به معنی اعمال یا اقداماتی که انجام میشود، به خصوص در یک زمینه رسمی.
Acts or deeds, especially in a formal context.
- NOUN
example
معنی(example):
اقدامات کمیته در صورتجلسه ثبت شد.
مثال:
The actiones of the committee were recorded in the minutes.
معنی(example):
اقدامات هیئت میتواند بر تصمیمات آینده تأثیر بگذارد.
مثال:
Actiones of the board can influence future decisions.
معنی فارسی کلمه actiones
:
به معنی اعمال یا اقداماتی که انجام میشود، به خصوص در یک زمینه رسمی.