معنی فارسی adjacencies

B1

مجاورت‌ها، تعریف نقاط یا اشیاء که در کنار هم قرار دارند و روابط بین آن‌ها را نشان می‌دهند.

Plural of adjacency; the state of being adjacent or next to each other.

example
معنی(example):

نقشه مجاورت‌های مختلف شهرها را نشان می‌دهد.

مثال:

The map shows the adjacencies of various cities.

معنی(example):

بررسی مجاورت‌ها به پیشرفت شهری کمک می‌کند.

مثال:

Studying the adjacencies helps in urban development.

معنی فارسی کلمه adjacencies

: معنی adjacencies به فارسی

مجاورت‌ها، تعریف نقاط یا اشیاء که در کنار هم قرار دارند و روابط بین آن‌ها را نشان می‌دهند.