معنی فارسی admirator
B1تحسینکننده، شخصی که به آثار یا کارهای دیگری ارادت و احترام میگذارد.
A person who admires someone or something.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک تحسینکننده کار او، همیشه از او حمایت میکرد.
مثال:
As an admirator of her work, he always supported her.
معنی(example):
هر هنرمندی به یک تحسینکننده نیاز دارد تا احساس ارزشمندی کند.
مثال:
Every artist needs an admirator to feel appreciated.
معنی فارسی کلمه admirator
:
تحسینکننده، شخصی که به آثار یا کارهای دیگری ارادت و احترام میگذارد.