معنی فارسی admonitorily

B1

به صورت نظارتی و با دقت، به ویژه در رابطه با تحلیل یا مشاوره.

In a manner that involves monitoring or providing oversight.

example
معنی(example):

دانشمند داده‌ها را به طور نظارتی مطالعه کرد تا دقت را تضمین کند.

مثال:

The scientist studied the data admonitorily to ensure accuracy.

معنی(example):

گزارش به طور نظارتی تهیه شد تا با الزامات مطابقت داشته باشد.

مثال:

The report was prepared admonitorily to match the requirements.

معنی فارسی کلمه admonitorily

: معنی admonitorily به فارسی

به صورت نظارتی و با دقت، به ویژه در رابطه با تحلیل یا مشاوره.