معنی فارسی admonitrix
B2زنی که به عنوان سرپرست یا نگهدارنده مسئول نظارت و هدایت دیگران است.
A female supervisor or monitor, especially in an educational setting.
- NOUN
example
معنی(example):
مدرسه یک سرپرست زن برای نظارت بر رفتار دانشآموزان منصوب کرد.
مثال:
The school appointed an admonitrix to oversee student behavior.
معنی(example):
به عنوان یک سرپرست زن، او مسئول اجرای قوانین بود.
مثال:
As an admonitrix, she was responsible for enforcing the rules.
معنی فارسی کلمه admonitrix
:
زنی که به عنوان سرپرست یا نگهدارنده مسئول نظارت و هدایت دیگران است.