معنی فارسی admortization
C1فرایند کاهش یا پرداخت تدریجی یک بدهی یا سرمایهگذاری.
The gradual reduction of a debt through regular payments.
- NOUN
example
معنی(example):
فرایند تسویه وام چندین سال طول خواهد کشید.
مثال:
The admortization of the loan will take several years to complete.
معنی(example):
آنها در جلسه درباره برنامه تسویه صحبت کردند.
مثال:
They discussed the admortization schedule at the meeting.
معنی فارسی کلمه admortization
:
فرایند کاهش یا پرداخت تدریجی یک بدهی یا سرمایهگذاری.