معنی فارسی admove

B1

انتقال یا جابه‌جایی به صورت تدریجی یا نرم.

To move something gradually or smoothly from one place to another.

example
معنی(example):

مهم است که تکنولوژی را در حین پیشرفت منتقل کنیم.

مثال:

It is important to admove technology as we progress.

معنی(example):

شرکت برنامه دارد که دفتر مرکزی خود را سال آینده منتقل کند.

مثال:

The company plans to admove its headquarters next year.

معنی فارسی کلمه admove

: معنی admove به فارسی

انتقال یا جابه‌جایی به صورت تدریجی یا نرم.