معنی فارسی adumbrative

C1

حالت یا ویژگی که به طور غیرمستقیم به چیزی اشاره می‌کند.

Serving to foreshadow or suggest.

example
معنی(example):

نظرات سایه‌دار او ما را به حدس نتیجه واداشت.

مثال:

His adumbrative comments led us to guess the outcome.

معنی(example):

نظرات سایه‌دار آنها نشان می‌دهد که امکان کشفیات جدید وجود دارد.

مثال:

The scientist's adumbrative remarks suggested the potentiality of new discoveries.

معنی فارسی کلمه adumbrative

: معنی adumbrative به فارسی

حالت یا ویژگی که به طور غیرمستقیم به چیزی اشاره می‌کند.