معنی فارسی advocator
B1شخصی که از یک قضاوت یا مورد خاص حمایت میکند و به نمایندگی از آن عمل میکند.
A person who supports or advocates for a particular cause or policy.
- NOUN
example
معنی(example):
حامی به ما کمک کرد تا حقوق خود را درک کنیم.
مثال:
The advocator helped us understand our rights.
معنی(example):
یک حامی برای نیازهای جامعه ایستاد.
مثال:
An advocator stood up for the community's needs.
معنی فارسی کلمه advocator
:
شخصی که از یک قضاوت یا مورد خاص حمایت میکند و به نمایندگی از آن عمل میکند.