معنی فارسی advocatress

B1

زن محقق یا حامی که به دلیل جنسیت خود توصیف می‌شود.

A female advocate or supporter.

example
معنی(example):

او به عنوان یک حامی حقوق زنان شناخته می‌شد.

مثال:

She was known as an advocatress for women's rights.

معنی(example):

حامی در تجمع با شور و اشتیاق سخنرانی کرد.

مثال:

The advocatress spoke passionately at the rally.

معنی فارسی کلمه advocatress

: معنی advocatress به فارسی

زن محقق یا حامی که به دلیل جنسیت خود توصیف می‌شود.