معنی فارسی advocatory

B2

مربوط به حمایت یا درخواست چیزی، به ویژه در زمینه اجتماعی یا سیاسی.

Relating to or advocating for a cause or policy.

example
معنی(example):

سخنرانی حامی بسیاری را به اقدام تشویق کرد.

مثال:

The advocatory speech inspired many to take action.

معنی(example):

تلاش‌های حامی او منجر به تغییرات قابل توجهی در قانون شد.

مثال:

Her advocatory efforts led to significant changes in the law.

معنی فارسی کلمه advocatory

: معنی advocatory به فارسی

مربوط به حمایت یا درخواست چیزی، به ویژه در زمینه اجتماعی یا سیاسی.