معنی فارسی affluentness

B2

وضعیتی که در آن افراد یا جوامع ثروت و رفاه دارند.

The quality of having a great deal of wealth; richness.

example
معنی(example):

ثروت جامعه در سبک زندگی آن مشهود است.

مثال:

The affluentness of the society is apparent in its lifestyle.

معنی(example):

ثروت اغلب با مسئولیت‌های اجتماعی خاصی همراه است.

مثال:

Affluentness often comes with certain social responsibilities.

معنی فارسی کلمه affluentness

: معنی affluentness به فارسی

وضعیتی که در آن افراد یا جوامع ثروت و رفاه دارند.