معنی فارسی aflood
B1پر آب، اشاره به وضعیت پر شدن یا غرق شدن در حسی و یا مادی.
Overflowing; filled to capacity; often used to describe a situation in which something is excessively full.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خیابانها پس از باران شدید پر آب بودند.
مثال:
The streets were aflood after the heavy rain.
معنی(example):
اشکها در زمان خداحافظی احساسی بدون وقفه ریخته میشدند.
مثال:
Tears flowed aflood during the emotional farewell.
معنی فارسی کلمه aflood
:
پر آب، اشاره به وضعیت پر شدن یا غرق شدن در حسی و یا مادی.