معنی فارسی afounde

B1

یافتن، پیدا کردن، به ویژه در زمینه‌های باستان‌شناسی.

To find or discover something, especially something lost or hidden.

example
معنی(example):

برخی متون باستانی در ویرانه‌ها پیدا شدند.

مثال:

Some ancient texts were afounde in the ruins.

معنی(example):

او در طول سفرهایش مجموعه‌ای نادر از سکه‌ها را پیدا کرد.

مثال:

He afounde a rare collection of coins during his travels.

معنی فارسی کلمه afounde

: معنی afounde به فارسی

یافتن، پیدا کردن، به ویژه در زمینه‌های باستان‌شناسی.