معنی فارسی agreeableness
B2موافقتپذیری، توانایی یا تمایل به توافق و سازگاری با دیگران، به ویژه در زمینههای اجتماعی و روانشناختی.
A personality trait that reflects the extent to which a person is pleasant, cooperative, and sympathetic to others.
- NOUN
example
معنی(example):
موافقتپذیری او او را محبوب دوستانش کرد.
مثال:
Her agreeableness made her a favorite among her friends.
معنی(example):
موافقتپذیری معمولاً به عنوان یک ویژگی مثبت در کار تیمی دیده میشود.
مثال:
Agreeableness is often seen as a positive trait in teamwork.
معنی فارسی کلمه agreeableness
:
موافقتپذیری، توانایی یا تمایل به توافق و سازگاری با دیگران، به ویژه در زمینههای اجتماعی و روانشناختی.