معنی فارسی agreeably
B1بهطور رضایتبخش، به قالبی که در آن توافق انجام میشود و هیچ گونه نارضایتی وجود نداشته باشد.
In a pleasant and agreeable manner; happily and willingly.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بدون هیچ تردیدی پیشنهاد را با رضایت پذیرفت.
مثال:
He accepted the offer agreeably without any hesitation.
معنی(example):
آنها بهطور رضایتبخش بر شرایط قرارداد توافق کردند.
مثال:
They agreed agreeably on the terms of the contract.
معنی فارسی کلمه agreeably
:
بهطور رضایتبخش، به قالبی که در آن توافق انجام میشود و هیچ گونه نارضایتی وجود نداشته باشد.